عاشقانه 1
آومــــــــدم امــا دلــی بــرام تــنگـــ نــشده و نـــــــمی شـــــه این بار سیگار را بکش از طرفی که میسوزد تا بدانی چه میکشم رسیدروزی که با من لحظه ها روسرکنی رسید روزی که مرگ عشق را باور کنی و می رسد روزی که بی من در کنارقبر من شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی...
آنگاه که عشقم را حتی خدا هم تحسین کند اما دستانت را فقط در خواب وآنرا بی آنکه حتی تو بدانی باخود به خلوتم خواهم برد تا
در آرزویت خواهم مرد اما نخواهم گذاشت پاکی عشق ما آلوده هوس گردد بر تمام قبر های این شهر
در فراق دستانت اشک خواهم ریخت
برگونه هایم خواهم فشرد
ازبوی تو مست خواهم شد
نگاهم را باز ازنگاهت خواهم دزدید تا نبینی بیتابی دل بیقرارم را
از نهادم آه حسرت خواهم کشید
وباز منتظر خواهم ماند
منتظر خواهم ماند
بوسه بزن
شاید به یاد بیاوری
کجا مرا جا گذاشتی…
من در تنها ترین قبر این شهر خفته ام
صدای کلاغها را می شنوی؟
دارند برایم فاتحه می خوانند…..!!
www . night Skin . ir |